هنر خوشنویسی، ادبیات و تاریخ ایران و مقالات سیاسی

حماسه تیرباران دکتر حسین فاطمی


 ساعت چهار و هفت دقیقه بامداد صبح روز چهارشنبه نوزدهم آبانماه ۱۳۳۳ تیمور بختیار فرماندار نظامی و سرتیپ آزموده دادستان ارتش و عده‌ی دیگر به زندان رفتند و حکم اعدام دکتر حسین فاطمی در لشکر ۲ زرهی به وی ابلاغ کردند.

آزموده گفت اگر وصیتی دارید بفرمائید شما که مکرر می‌گفتید: « من از مرگ ابائی ندارم و مرگ حق است » دکتر فاطمی نگذاشت حرفش تمام شود و پاسخ داد: « آری آقای آزموده مرگ حق است و من از مرگ ابائی ندارم. آنهم چنین مرگ پر افتخاری. من می‌میرم که نسل جوان ایران از مرگ من عبرتی گرفته و با خون خود از وطنش دفاع کرده و نگذارد جاسوسان اجنبی بر این کشور حکومت نمایند. من درهای سفارت انگلیس را بستم غافل از آنکه تا دربار هست انگلستان سفارت لازم ندارد. هنگامی که او را برای اعدام می‌بردند،‌ آزموده از وی خواست اگر خواسته‌ای دارد بگوید. دکتر فاطمی گفت: خواسته‌های من دیدن خانواده، ملاقات دکتر مصدق و صحبتی با افسران می‌باشد. آزموده می‌‌گوید: هنوز هم دست از این مرد بر نمی‌داری؟

قبل از اجرای حکم دکتر فاطمی به آزموده می‌گوید:

آقای آزموده؛ مرگ بر دو قسم است. مرگی در رختخواب ناز... مرگی در راه شرف و افتخار... و من خدای را شکر می‌کنم در راه مبارزه با فساد شهید می‌شوم. خدای را شکر می‌کنم که با شهادتم در این راه دین خود را به ملت ستمدیده و استعمار زده‌ی ایران ادا کرده‌ام و امیدوارم سربازان مجاهد نهضت همچنان مبارزه را ادامه دهند. مقامات نظامی در مورد روحیه‌ی وی به خبرنگاران گفتند:

در آنموقع روحیه‌اش به قدری قوی بود که اگر کسی وارد اتاق می‌شد و از جریان اوضاع اطلاع نداشت،‌ هرگز باور نمی‌کرد این شخص کسی است که چند دقیقه دیگر باید تیرباران شود و وصیتنامه‌اش را هم نوشته است.

وقتی او را سوار آمبولانس کردند سیگار خواست و آن را با وضعی خاص گوشه‌ی لب نهاد و ثابت کرد که از مرگ واقعا نمی‌هراسد و ابائی ندارد. ... هنگام اجرای حکم در حالیکه هوا به شدت سرد بود روی همان پیراهنی که بر تن داشت یک پیژامه‌ی پشمی پوشید و با همان پیراهن و پیژامه و کفش سرپا‌ئی که پارچه‌ی روی آن مخمل قهوه‌ای بود و آماده ایستاد...

هشت گلوله تیر از دهانه‌ی لوله‌ی تفنگهای چهار مأمور،‌ دو نفر ایستاده، دو نفر نشسته شلیک شد دو تیر درست بر روی هم به قلب و شش تیر دیگر به سینه... زنده باد مصدق؛ آخرین کلامش بود. سپس خونهایش به زمین ریخت و از آن لاله‌های سرخ روئید...

فاطمی نمرد.

اشتراک:

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

پربیننده‌ترین مطالب

Featured Post

۲مرداد ۱۳۷۹ درگذشت احمد شاملو شاعر شاعران خورشید درخشان آسمان ادب ایران

  احمد شاملو ( ۲۱ آذر ۱۳۰۴ – ۲ مرداد ۱۳۷۹) متخلص به الف. بامداد و الف. صبح، شاعر، فیلم‌ساز، روزنامه‌نگار، پژوهشگر، مترجم، فرهنگ‌نویس و از ...

Advertisement

Main Ad

جدیدترین مطالب