هنر خوشنویسی، ادبیات و تاریخ ایران و مقالات سیاسی

تایپوگرافی و خوشنویسی

 

 دیباچه :

قبل از بررسی خطوط در خوشنویسی قدری با تاریخچه و کم و کیف خوشنویسی آشنا می‌شویم.

خوشنویسی یا خطاطی به معنی زیبانویسی یا نوشتن همراه با خلق زیبایی است و فردی که این فرایند توسط او انجام می‌گیرد خوش نویس نام دارد، به‌خصوص زمانی که خوش نویسی حرفه‌ی شخص باشد. گاهی درک خوشنویسی به عنوان یک هنر مشکل است. به نظر می‌رسد برای درک و لذت بردن از تجربه بصری خوشنویسی باید بدانیم خوشنویس افزون بر نگارش یک متن، سعی داشته اثری هنری با ارزش‌های زیبایی شناختی خلق کند. از این رو خوشنویسی با نگارش ساده‌ی مطالب و حتا طراحی حروف وصفحه‌آرایی متفاوت است. همچنین از آنجایی که این هنر جنبه‌هایی از سنت را در دل خود دارد باید آن را تا حدی از تایپوگرافی که مبتنی بر ارزش‌های گرافیکی مدرن و کارهای چاپی است متمایز کرد.

نقاشیخط استاد جلیل رسولی


نقاشیخط استاد جلیل رسولی

خوشنویسی تقریباً در تمام فرهنگ‌ها به چشم می‌خورد اما در مشرق زمین و به‌ویژه در سرزمین‌های اسلامی و ایران در قله هنرهای بصری واقع است. خوشنویسی اسلامی و بیش از آن خوشنویسی ایرانی تعادلی است حیرت‌انگیز میان تمامی اجزا و عناصر تشکیل دهنده آن. تعادل میان مفید و مورد مصرف بودن از یک سو و پویایی و تغییر شکل یابندگی آن از سوی دیگر؛ تعادل میان قالب و محتوا که با آراستگی و ملایمت تام و تمام می‌تواند شکل مناسب را برای معانی مختلف فراهم آورد.

نستعلیق اثر عمادالکتاب

اگر در نظر داشته باشیم که خوشنویسی اسلامی و ایرانی براساس قالب‌ها و قواعد و نظام‌های بسیار مشخصی شکل می‌گیرد و هر یک از حروف قلم‌های مختلف از نظام شکلی خاص، و تا حدود زیادی غیرقابل تغییر، برخوردارند. آنگاه درمی‌یابیم که ایجاد قلم‌های تازه و یا شیوه‌های شخصی خوشنویسان بر مبنای چه ابداع و رعایت حیرت‌انگیزی پدیدار می‌شود. در خوشنویسی اندازه هر حرف و نسبت آن با سایر حروف با دقت بسیار بالایی معین شده‌است و هر حرف به صورت یک «مدول» ثابت درمی‌آید که تخطی از آن به‌منزله نادیده گرفتن توافقی چندصدساله‌است که همیشه میان خوشنویس و مخاطب برقرار بوده و با رضایت طرفین حاصل می‌آمده‌است.

قدیمی‌ترین نسخه قرآن به خط کوفی است و به علی بن ابی‌طالب منسوب است. پس از قرن پنجم هجری، خط کوفی تقریباً جای خود را به خطّ نسخ داد که حروف آن بر خلاف حروف زاویه‌دار خطّ کوفی منحنی و قوس‌دار است.

خط کوفی

در اوایل قرن چهارم سال ۳۱۰ هجری قمری ابن مقله بیضاوی شیرازی خطوطی را بوجود آورد که به خطوط ششگانه یا اقلام سته معروف شدند که عبارتند از : محقق، ریحان، ثلث، نسخ، رقاع و توقیع. که وجه تمایز آنها اختلاف در شکل حروف و کلمات و نسبت سطح و دور در هر کدام می‌باشد. همچنین او برای این خطوط قواعدی وضع کرد که یه اصول دوارده‌گانه خوشنویسی معروفند و عبارتند ازترکیب، کرسی، نسبت، ضعف، قوت، سطح، دور، صعود مجازی، نزول مجازی، اصول، صفا و شأن.

در ایران پس از اینکه خط تصویری تبدیل به میخی گردید و مدتی میخی و آشوری و بابلی و اوستایی نوشته می‌شد پس از پیدایش خط حروفی در مصر و فنیقیه و سرایت آن به یونان در دوره اقتدار سلوکیها خط مزبور رواج یافت و چنانچه می‌بینیم سکه آنها بهمان خط است و سپس اشکانیها هم همان خط را دنبال کردند و در زمان ساسانیان خط پهلوی با خط حروفی خیلی نزدیک شد تا اینکه بعد از اسلام خواه ناخواه خط کوفی در ایران رواج یافت و مسیر ترقی خود را پیمود و از کوفی بی‌نقطه به نقطه‌دار و نسخ و نستعلیق و ثلث و رقاع و شکسته و غبار و امثال آن ترقی کرد.

درحالی که عمده  تبدیل نگارش معمولی کلمات به خوشنویسی هنرمندانه به عهده ایرانیان بوده‌است، رفته رفته ایرانیان سبک و شیوه‌هایی مختص به خود را در خوشنویسی ابداع کردند. هرچند این شیوه‌ها و قلم‌های ابداعی در سایر کشورهای اسلامی هم طرفدارانی دارد اما بیشتر مربوط به ایران و کشورهای تحت نفوذ آن همچون کشورهای آسیای میانه، افغانستان، پاکستان و هند می‌باشد. در این منطقه نیز خوشنویسی همواره به عنوان والاترین شکل هنرهای بصری مورد توجه بوده و دارای لطافتی خاص است.

کتابت قران

در ایران پس از فتح اسلام، خطّاطی به شیوه  نسخ وجود داشت. در زمان حکومت ایلخانیان، اوراق مذهّب کتاب‌ها نخستین بار با نقش‌های تزیینی زینت یافت. در زمان حکومت تیموریان در ایران، خط و خوشنویسی به اوج کمال خود رسید. میرعلی تبریزی با ترکیب خط نسخ و تعلیق، خط نستعلیق را بنیان نهاد.

چلیپای نستعلیق میر علی هروی

آنچه که به عنوان شیوه‌ها یا قلم‌های خوشنویسی ایرانی شناخته می‌شود بیشتر برای نوشتن متون غیر مذهبی نظیر دیوان اشعار، قطعات ظریف هنری و یا برای مراسلات و مکاتبات اداری ابداع شده و به‌کار رفته‌است. این در حالی است که خط نزد اعراب و ترکان عثمانی بیشتر جنبه دینی و قدسی داشته‌است. هرچند آنان نیز برای امور منشی‌گری و غیر مذهبی قلم‌هایی را بیشتر به‌کار می‌برند، اما اوج هنرنمایی آنان – بر خلاف خوشنویسان ایرانی- در خط ثلت و نسخ و کتابتقرآن و احادیث قابل رویت است.

در ایران نیز برای امور مذهبی مانند کتابت قرآن یا احادیث و روایات و همچنین کتیبه‌نویسی مساجد و مدارس مذهبی بیشتر از خطوط ثلث و نسخ بهره می‌گرفتند که نزد اعراب رواج بیشتری دارد. هرچند ایرانیان در این قلم‌ها نیز شیوه‌هایی مجزا و مختص به خود آفریده‌اند.

خط تعلیق را می‌توان نخستین خط ایرانی دانست. خط تعلیق که ترسل نیز نامیده می‌شد از اوایل قرن هفتم پا به عرصه گذاشت و حدود یکصد سال دوام داشت تعلیق از ترکیب خطوط نسخ و رقاع به وجود آمد و کسی که این خط را قانونمند کرد خواجه تاج سلمانی بود.

خط تعلیق

پس از خط تعلیق که نخستین خط شکل گرفته ایرانی بود. در قرن هشتم میرعلی تبریزی  از ترکیب و ادغام دو خط نسخ و تعلیقخطی بنام نسختعلیق بوجود آورد که نام آن در اثر کثرت استعمال به نستعلیق تغییر پیدا کرد. این خط بسیار مورد اقبال واقع شد و موجب تحول عظیمی در هنر خوشنویسی گردید و بعدها در دوران شاه عباس صفوی به دست میرعماد به اوج زیبایی و کمال رسید.

خط نستعلیق علاوه بر خوشنویسانی که در حیطه ایران کنونی می‌زیستند. در خراسان بزرگ و کشورهای آسیای میانه، افغانستان و به‌ویژه خوشنویسان دربار گورکانیان در هندوستان (که تعلق خاطر ویژه‌ای به فرهنگ ایرانی داشتند) رشد و پیشرفت قابل توجهی کرد.

سطر نویسی نستعلیق

بطور کلی قرنهای نهم تا یازدهم هجری را می‌توان قرن‌های درخشان در هنر خوشنویسی در ایران دانست. در اواسط قرن یازدهم سومین خط خالص ایرانی یعنی شکسته نستعلیق به دست مرتضی قلی خان شاملو حاکم هرات با تغییر دادن خط نستعلیق ابداع شد. علت پیدایش آن را می‌توان به سبب نیاز به تندنویسی و راحت‌نویسی در امور منشی‌گری و بیش از آن ذوق و خلاقیت ایرانی دانست. همانطوری که بعد از پیدایش خط تعلیق، ایرانیان به‌خاطر سرعت در کتابت، شکسته تعلیق آن‌را نیز بوجود آوردند.

در دوران قاجار خط کاربرد اصلی خود یعنی کتابت را از دست داد. از یک سو با تاکید و توسعه سیاه‌مشق‌نویسی به سمت هنر ناب رفت و از دیگر سو با پدید آمدن روزنامه‌ها و چاپ سنگی خود را به هنرهای کاربردی نزدیک شد. در دوران پهلوی روند نیازهای مدرن تجاری و تبلیغی خط را از کنج کتابخانه‌ها و مجموعه‌های خصوصی به بستر اجتماع کشاند و جریانات هنری مدرنی شیوه‌هایی چون نقاشیخط را به‌وجود آوردند که کماکان مورد توجه محافل هنری جهان است.

کتابت استاد خروش

رابطه خوشنویسی با تایپوگرافی :

اصولا تایپوگرافی به نوعی خاصی از چیدمان خط اشاره دارد که قابل چاپ و تکثیر باشد و بیشتر جز هنرهای کاربردی دسته بندی می شود. اما خوشنویسی امروزه بیشتر جز هنرهای تزئینی است و ماهیت کاربردی آن کمرنگ تر از گذشته است.

تایپوگرافی و خوشنویسی با هم فصل های مشترکی دارند که گاهی تفکیک خطاط و طراح را از هم مشکل می‌کند. مخصوصا زمانی که ما در مورد خوشنویسی کتابت یا کاربردی صحبت می‌کنیم، می بینیم که چقدر به اصول تایپوگرافی نزدیک است.

عده ای بر این باورند که خوشنویسی نیز نوعی تایپوگرافی است به این مفهوم که خوشنویس سعی می کند که با ترکیب حروف اثری با ارزش های زیبا شناختی خلق کند و گرافیست نیز چنان نگاهی نسبت به کار خود دارد.

خیلی های دیگر بر این باورند به دلیل ماهیت ذاتا کاربردی و صنعتی تایپوگرافی نمی توان آن را با خوشنویسی که پدیده ای کمتر کاربردی و بیشتر تزئینی است، جمع کرد.

کتابت و صفحه آرایی :

به طور مشخص زمانی که دستگاه چاپی وجود ندارد، شما باید با دست اقدام به تکثیر کتاب ها بکنید. برای این کار افراد کاتب و یا خوشنویس در یک فرآیند زمان بر کتاب ها را پیاده می کردند. در مورد خط فارسی ابتدا بیشتر برای تکثیر قرآن و کتب مذهبی کار نگارش و صفحه آرایی کتاب ها شروع شد. پس از گذشت مدت زمانی انواع کتب علمی، شعر، ادبیات و سایر موارد نیز به شکل کتابت تکثیر شد.

چیزی که در این میان مهم بود رعایت استانداردهایی برای بالا بردن خوانایی کتاب ها است. رسم الخط و یا قوانین ای که شکل و فرم و ترکیب بندی خط را می سازند در بین کاتبان کم کم شکل گرفت.

خط نستعلیق برای اشعار و ادبیات فارسی و خط نسخ برای سایر کتب محبوبیت ای بیشتر از سایر خطوط پیدا کردند. اکثر کتاب ها با انواع خط نسخ شکل گرفتند که مبنای اکثر فونت های امروزی است.

فاصله ها، نقطه گذاری ها، ترکیب بندی ها، حاشیه ها، تراکم کلمات، تعداد خط و سایر موارد مربوط به صفحه آرایی از مشترکات خوشنویسی و تایپوگرافی مدرن است.

طراحی قلم و فونت :

منطق دستگاه چاپ زمانی شکل می گیرد که شما حروف را جدا جدا از هم، کنار یکدیگر چینش کنید تا به کلمه و جمله مورد نظر خود برسید. این منطق که حروف را به صورت واحدهایی مستقل از هم طراحی کنیم و سپس به هم بچسبانیم بیشتر منطبق بر خطوط لاتین است تا فارسی.

در نگارش و کتابت قدیم ما کمتر با مفهوم حروف از هم گسسته روبرو بودیم و پیوستگی در ذات حروف فارسی وجود دارد. چنانکه ممکن است یکی از حروف مثل “س” در یک کلمه با کلمه ای دیگر به شکلی متفاوت نوشته شود.

در زبان های لاتین اتصالات محدود هستند مثل اتصال f به سایر حروف  ولی در فارسی اتصالات بسیارند که عدم توجه به آنها فونت را از زیبایی دور می سازد.

 زمانی که دستگاه چاپ به حوزه خطوط عربی و فارسی ورود پیدا کرد نیاز به طراحی حروف منفصل پیدا شد. نزدیک ترین خطی که می تواند به کارکرد دستگاه های چاپ نزدیک شود، خط نسخ است. خط نسخ دارای ترکیبات بسیار کمتری نسبت به طور مثال خط نستعلیق است. خوانا است و فضای کمتری اشغال می کند. همینطور برای حروف آن میشود به منطق منفصل مناسبی رسید.

خوشنویسی در طراحی گرافیک :

یکی از شکل های خوشنویسی قطعه نویسی است که به وفور می توان در طراحی گرافیک نشانه های آن را یافت.

قطعه نویسی مربوط به جملات و عبارات کوتاه است و در اینجا خطاط قصد دارد تا به زیبایی خط بپردازد و یک اثر تزیینی خلق کند.

در قطعه نویسی ما بیشتر با مفهوم ترکیب بندی سروکار داریم و زیاد بحث کاربردی خط در اولویت نیست.

بسیاری از آثار گرافیکی با الهام از قطعه نویسی خلق شده اند. نقش محوری خط و تایپ را در طراحی گرافیک امروزه نمی توان منکر شد.

نتیجه :

گرافیک امروز ما مدیون سالها تلاش قدمایی است که ذره ذره قوانین و قواعد خطاطی و خوشنویسی را بنیان نهادند. کاربردهای خط های کرسی و قواعد ترکیب بندی و همینطور مقیاس بندی را ما از گذشتگان به یادگار داریم. اگر چیزی بر آن افزودیم و به آیندگان رساندیم، نیکو عمل کرده ایم.

چیزی که از خط فارسی امروزه داریم، رفیع و بلند به نظر می رسد و ما بر دوش نیاکان خود که در این راه زحمت ها کشیده اند سوار شدیم.

باید توجه داشت چنانچه بخواهیم در زمینه تایپوگرافی موفق شویم چاره ای جز مطالعه و شناخت خطوط اصلی زبان فارسی نداریم. هر کس در این مهم به جایی رسیده است، بدون تحقیق، تدبر و مشق نبوده است. جوهره فرمی خط هر چند مهم است، اما بدون مفهوم و رجوع به فلسفه وجودی خوش نویسی، تاریخ مصرفی کوتاه خواهد داشت.
















اشتراک:

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

پربیننده‌ترین مطالب

Featured Post

۲مرداد ۱۳۷۹ درگذشت احمد شاملو شاعر شاعران خورشید درخشان آسمان ادب ایران

  احمد شاملو ( ۲۱ آذر ۱۳۰۴ – ۲ مرداد ۱۳۷۹) متخلص به الف. بامداد و الف. صبح، شاعر، فیلم‌ساز، روزنامه‌نگار، پژوهشگر، مترجم، فرهنگ‌نویس و از ...

Advertisement

Main Ad

جدیدترین مطالب