هنر خوشنویسی، ادبیات و تاریخ ایران و مقالات سیاسی

جنگ حیدری نعمتی - داستانی از تاریخ مشروطه ایران


 در سایه‌ی جنبش تبریز داده شدن مشروطه را به همه شهرها آگاهی دادند و در همه جا،‌ کم یا بیش تکان در مردم پدید آمد. در شهرهای آذربایجان از خوی و ارومی و مراغه و اردبیل و دیگر جاها نیز تکان‌ها پدید آمد و چون انجمن تبریز (‌انجمن ایالتی) به همه دستور می‌فرستاد که در آنجا هم انجمن (انجمن ولایتی) برپا کنند و بکارهای شهر خود پردازند و از هر شهری یک نماینده‌‌ای برای تبریز می‌خواست.
در همه‌ی آنها انجمن برپا گردید. ولی در بیشتر شهرها معنی مشروطه را نمی‌دانستند و از کارهایی‌ که انجمن بایستی کرد آگاه نمی‌بودند و این بود درمی‌ماندند. در همه جا ملایان پیش افتاده با اندیشه و دلخواه خود بکارهایی می‌پرداختند و آن را میدانی برای پیشرفت آرزوهای خود می‌پنداشتند. در هر شهری اگر هم یک یا چند تن می‌بودند که معنی مشروطه را می‌دانستند به سخن آنان گوش نمی‌دادند.

در مراغه حاجی میرزا حسن شکوهی از سالها در این راه می‌کوشیده و با روزنامه‌ها پیوستگی می‌داشته و او در باره‌ی انجمن مراغه می‌نویسد: « نمیدانستند و نمیفهمیدند که مشروطه چیست؟ کتابچه قانون اساسی چون به مراغه آمد ابدا معنی فصول او را نمی‌فهمیدند و تعجب می‌کردند که اینهمه شورش در سر این فصول بیهوده به چه می‌ارزید» می‌نویسد: مردم تو گویی چنین می‌دانستند که اعضای انجمن با ایشان نماز جماعت خواهند گزارد و یا مسائل شرعی یاد خواهند داد که در تقدس و تدین ایشان دقت زیاد می‌کردند.

در این میان در اردبیل یک داستان شگفتی پیش آمد و آن اینکه بر سر، برپا کردن انجمن، جنگ حیدری و نعمتی برخاست.

از چیزهای افسوس‌آور در تاریخ ایران داستان دو تیرگی حیدری و نعمتی است. از زمان درازی شهرهای ایران دچار چنین دو تیرگی بوده‌اند. بدینسان که در هر شهری مردم به دو دسته بوده‌اند. یکی حیدری و دیگری نعمتی. هر دسته‌ای با آن دیگری همیشه در هر کاری همچشمی و دشمنی می‌نموده‌اند و به اندک بهانه به کشاکش برمیخاسته‌اند و زد و خورد می‌کرده‌اند.

در اردبیل بر سر بر پاکردن انجمن کار به کشاکش و زد و خورد انجامید. چگونگی آنکه در آغاز مشروطه حکمران اردبیل ساعدالملک بود که یکی از نزدیکان محمد علیمیرزا و خود مرد ستمگری می‌بود. مردم از دست او به ناله برخاستند و بدارالشوری و به انجمن ایالتی تبریز تلگرافها کردند. انجمن پافشاری نمود تا او را برداشتند و پس از آن بود که تلگرافی به میرزاعلی اکبر آقا مجتهد بزرگ آنجا کرده و درخواست نمود که انجمن ولایتی برپا گرداند. میرزا علی اکبر آقا مردم را در مسجد گرد آورد و تلگراف را به آنان خوانده و به همدستی آنان انجمنی برپا کرد. ولی چون میرزا علی اکبر آقا از سوی نعمتیان می‌بود حیدریان به همچشمی برخاستند و آنان نیز به پیشوایی حاجی میرزا ابراهیم آقا انجمن دیگری پدید آوردند و نادانی از دو سو، دشمنی‌ها نمودند و هر روز در مسجدها گرد آمده و ناهار نیز در آنجا می‌خوردند و به نام همچشمی به نمایش‌هایی برمی‌خاستند...

تاریخ مشروطه احمد کسروی- تکجلدی صفحه ۲۰۸


بیشتر بخوانید:جنگ حیدری _ نعمتی

اشتراک:

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

پربیننده‌ترین مطالب

Featured Post

۲مرداد ۱۳۷۹ درگذشت احمد شاملو شاعر شاعران خورشید درخشان آسمان ادب ایران

  احمد شاملو ( ۲۱ آذر ۱۳۰۴ – ۲ مرداد ۱۳۷۹) متخلص به الف. بامداد و الف. صبح، شاعر، فیلم‌ساز، روزنامه‌نگار، پژوهشگر، مترجم، فرهنگ‌نویس و از ...

Advertisement

Main Ad

جدیدترین مطالب