ابلیس به پنج چیز مستوجب لعنت و مهجور درگاه بی نیازی است و آدم بر عکس او به پنج چیز مستحق کرامت و نور هدایت است!
ابلیس به گناه خویش اعتراف نکرد و کبر او مانع شد. ولی آدم به گناه خویش اعتراف و به عجز خود اقرار کرد.
ابلیس از کردهی خود پشیمان نشد و عذر نخواست ولی آدم از کردهی خود پشیمان
شد و عذر خواست و تضرع کرد.
ابلیس در نافرمانی با خود نیفتاد و نفس خویش را ملامت نکرد ولی آدم روی با
خود کرد و خود را در آن ذلت ملامت کرد.
ابلیس توبه بر خود واجب ندید و از گناه عذر نخواست و تضرع نکرد ولی آدم دانست
که توبه کلید سعادت است و شفیع مغفرت و بر خود واجب دید و بشناخت و تا روی قبول ندید
باز نگردید!
ابلیس از رحمت خدا نومید شد و ندانست که نومیدی از لئیمان است و خداوند غفار
لئيم نیست و چون آن ملعون نومید شد؛ در توبه
بر وی بسته شد ولی آدم نومید نگشت و دل در رحمت و مغفرت خداوند بست و بر
درگاه بی نیازی او می زارید و می نالید تا
بر رحمت و مغفرت برسید!
برگرفته از تفسیر عرفانی قران از خواجه عبدالله انصاری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر