شاپشال (مشاور نزدیک شاه و یکی از اتباع روسیه )حکایت بسیاری از ولیعهد ( احمدشاه ) نقل میکرد و مثلا میگفت که وقتی شاه فعلی ( محمدعلیشاه) خودش ولیعهد بود و در تبریز زندگی میکرد یک نفر تاجر روسی صد منات نقره در کیسهای ابریشیمین به سلطان احمد میرزا هدیه داد.
یکبار دیگر عینک طلایی آقای شاپشال را دید و پسندید
و درخواست کرد که آن عینک فورا به او تقدیم شود. اما موقعی که جواب رد شنید با
عصبانیت شدید پیش پدر دوید و استدعا کرد
که این متخلف جسور را تنبیه نماید!
ـ بابا جون! آنقدر با چوبش بزن که بمیرد!
شاه جواب داد: فرزند عزیز! اگر هم با خواستهات
موافق بودم باز هم نمیتوانستم تنبیهش کنم چونکه تبعهی روس است.
پس از شنیدن این جوا ب قاطع ولیعهد در متتهای خشم و تغیر، احساس کودکانهی
خود را بروز داد و گفت:
ـ مرده شوی اتباع روس را ببرد که حتی نمیشود کتکشان
زد!
و پسی از اتفاق این قضیه، چند ماهی با شاپشال حرف نمیزد!
سیمای احمد شاه قاجار- دکتر جواد شیخ الاسلامی - صفحه ۲۸
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر