روزنامههای ایرانی در آن دوران این
ماجرا را به باد اعتراض و تمسخر گرفته بودند. از جمله عبدالرحمن فرامرزی در روزنامه
کیهان نوشته بود:
«راستی چرا در صورت کمکهای آمریکا به یونان، ایتالیا، ترکیه،
کره، اسرائیل و انگلستان هیچ نامی از الاغ قبرسی نیامده است؟… آن وقت برای ما الاغ
میفرستد که نسل الاغهای ما بهتر و درشتتر شود. مگر در دنیا تنها ما هستیم که
یگانه مورد نیاز ما الاغ است؟ اصلاً کی ما درخواست الاغ کرده بودیم… به هر کشور
مستعمره و نیمه مستعمره همه چیز دادند و به آنان اعتماد داشتند، اما برای ما الاغ
فرستادند! … من اگر جای دولت بودم کسی که این مساعدت را به ما کرده سوار یکی از آن
خرها کرده به آمریکا باز میگرداندم و میگفتم بروید این خر را در کشور خودتان سوار
شوید… من تا به حال نشنیده بودم کسی در ایران از بیخری نالیده باشد. مشکل ما در
ایران کمبود الاغ نیست مشکل خریت نداریم؛ خر بندری ما قرنهاست در دنیا شهرت دارد.
سالهاست به ما وعدههای درخشان دادند و آخر سر برای ما الاغ هدیه میفرستند… ما دو
میلیون دلار اعتبار نداشتیم ولی خر را از زیر پای روستاییان قبرس میکشند و برای
ما ارسال میدارند.»
ماجرای واردات الاغ از قبرس باعث شده تا
خرهای قبرسی در ایران شهرت زیادی پیدا کنند و «واردات خر از قبرس» به صورت یک ضربالمثل
دربیاید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر