در زمان قاجار رشوه خواري اسم ديگر داشت. به جاي رشوه « رسوم » ميگفتند و پرداخت رسوم امري مرسوم شده بود. ميرزا حبيب الله شاعر كه خود نيز از صاحب لقبان بود و « بديع السلطنه » لقب داشت، شعري در اين باره دارد:
زنهـار
از فـراق تـو زنهـار، اي
رســوم كردي
تو روز روشن ما تار، اي رسـوم
ايدون
خوشا به حالت مستوفيان كه
باز دارند
با تو جمله سر و كار، اي رسوم
گويند روزي ناصرالدين شاه به مستوفي الممالك مي گويد: اين رسوم چيست؟
... جناب آقا به خونسردي جواب ميدهد: يك چيز است
به اسامي مختلف: در حضور مبارك، تقديمي است. نزد علما، حق الجعاله. در بازار، حق
العمل. به مستوفيها كه ميرسد، اسمش رسوم است
هزار فاميل، علي شعباني،
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر