استاد مهرتاش در جوانی کلاسهايی در زمینه فن بیان و تئاتر و
هنرپیشگی تاسیس میکند، کلاسهایی که بعدتر به «جامعه باربُد» معروف شد.
مرضیه، ملوک ضرابی، عبدالوهاب شهیدی، محمدرضا شجریان، محمد منتشری و دهها
استاد دیگر موسيقی از شاگردان اسماعیل مهرتاش بودهاند.
وی ۴۵۰ آهنگ فولکلور ساخت که تا امروز هم در ایام نوروز یا شب یلدا
بارها توسط تلویزیون پخش شده است. بسیاری از افرادی که در ایران در عرصه موسیقی،
تئاتر و هنرپیشگی به جايی رسیدهاند، حتماً به جامعه باربُد سری زدهاند.
جامعه باربُد همان تئاتری بود در لاله زار که مسعود کیمیايی
در فیلم معروفش «گوزنها» از بازیگران آن استفاده کرد. همچنین صحنههایی که بهروز
وثوقی اعلام برنامه میکرد، درواقع همان تئاتر جامعه باربد است.
سال ۱۳۵۷ و در هنگامه انقلاب، تئاتر جامعه باربد به همراه تمامی
صفحههات استاد مهرتاش به آتش کشیده شد.
در ادامه خاطره رویدادی از استاد مهرتاش نقل میشود، رویدادی که
به گفته خود استاد، عمیقاً وی را متأثر ساخت:
«سیگارفروشی در راهروی جامعه باربد بساط میکرد، گهگاه پاسبانها میآمدند و
بساط سیگارهایش را میبردند.
یک روز مرد سیگارفروش پیش من آمد که: ‹‹زن و بچه دار هستم و خواهش میكنم
به پاسبانها بگویید که شما اجازه دادهاید تا من این جا بساط کنم.››
من هم پذیرفتم، به پاسبانها گفتم این آقا از ابواب جمعی ما است و از طرف
من اجازه دارد.
دیگر کسی مزاحم او نشد و بیست سال با همان سیگارفروشی جلوی در تئاتر زندگیاش
را اداره میکرد.
سالها گذشت تا این که انقلاب شد و روزی به من خبر دادند كه می خواهند
تئاتر را آتش بزنند! سریعاً خودم را رساندم. دیدم که اولین کوکتل مولوتوف را همین
مرد سیگارفروش پرتاب کرد.
خير خيره نگاهش كردم. رو به من كرد و گفت: ‹‹آخه مطربی هم شد کار؟ برو یک
کار دیگر برای خودت پیدا کن››.
تمام زندگیام سوخت، لباسها، دکورها، صفحهها و نوارهايی که از موسیقی
ملی يا موسيقی محلی شهرها و نواحی مختلف ایران جمعآوری کرده بودم. همه چیز سوخت
اما همه آن سوختنها و نابود شدنها آن قدری مرا متاثر نکرد
که گفتهی آن شخص».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر