پس از سالها سکوت در سال ۱۳۷۳ به سازمان مجاهدین خلق ایران پیوست و مجددا فعالیت هنری خود را آغاز کرد. اقدام این هنرمند اصیل مردمی نشان داد که ارزش یک هنرمند در همسویی با مردم و صدای مردم بودن است. هنری که برای مردم نباشد لاجرم درخدمت دیکتاتورها و به سود آنها است. هنرمند صدای مردم خود است. مرضیه در اوج هنر و شهرت خود به اپوزیسیون آیتالله پیوست تا صدایش برای همیشه در تاریخ ایران ماندگار شود. او تمام تهمتها و افتراها و دشنامها را جان خرید. به قول خودش که میگفت این موها را در آسیاب سفید نکرده است؛ با چشمانی باز و آگاهی کامل مسیری را انتخاب کرد که رو در روی نظام جهل و جنایت و عقب ماندگی بود. او یک هنرمند بود و هنرش را برای مردمش خواست نه برای تاقچههای خانهها. مرضیه نماد مسؤلیت و تعهد یک هنرمند متعهد و مردمی است که هنر و شهرتش باعث نشد که مسیر صعب و سخت سیاسی رودر رویی با نظام حاکم را انتخاب نکند.
مرضیه (اشرفالسادات مرتضایی) در مهر ۱۳۸۹ در اثر بیماری سرطان در پاریس درگذشت.
مرضیه در سال ۱۳۷۳ بعد از پانزده سال عدم فعالیت در موسیقی، ایران را ترک کرد و در
فرانسه به شورای ملی مقاومت پیوست و
پناهندگی گرفت. او در سفرهای گوناگون به کشورهای مختلف کنسرتهای زیادی در حمایت
از شورا و در مخالفت با سیاستهای جمهوری اسلامی ایران ارائه داد. در این دوران،
او با هنرمندان و شاعران و آهنگسازان و نوازندگانی چون محمد شمس، عماد رام، آندرانیک
و حمیدرضا طاهرزاده استاد موسیقی اصیل ایرانی و نیز دو هنرمند بریتانیایی یعنی راس
پاپل رهبر ارکستر سمفونیک فستیوال لندن و لرد یهودی منوهین، کارهای متعددی ارائه
نمود. ورود دوباره مرضیه به صحنه، رویدادی جذاب برای شنوندگان آثار او در سالهای
پیش از انقلاب بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر