پروین اعتصامی ( رخشنده ) (۲۵ اسفند ۱۲۸۵ – ۱۵ فروردین ۱۳۲۰) شاعر ایرانی است که به عنوان «پرآوازهترین شاعر زن ایران» از او یاد شده است. پروین از کودکی فارسی، انگلیسی و عربی را نزد پدرش آموخت و از همان کودکی زیر نظر پدر و استادانی چون دهخدا و ملکالشعراء بهار سرودن شعر را آغاز کرد.
پدر وی یوسف اعتصامی آشتیانی، از شاعران و مترجمان دوران خود بود که در شکلگیری
زندگی هنری پروین و کشف تواناییها و ذوق و گرایش وی به سرودن شعر نقش مهمی داشت.
او در بیست و هشت سالگی ازدواج کرد، اما به دلیل اختلاف فکری با همسرش، پس از چندی
از او جدا شد. پروین پس از جدایی، برای مدتی در کتابخانه دانشسرای عالی تهران به
شغل کتابداری به کار پرداخت. پروین پیش از چاپ دومین نوبت از دیوان اشعارش، بر اثر
بیماری حصبه در سی و پنج سالگی در تهران درگذشت و در حرم حضرت معصومه، در آرامگاه
خانوادگیاش، به خاک سپرده شد. زادروز پروین (بیست و پنجم اسفندماه)، به عنوان
«روز بزرگداشت پروین اعتصامی» نامگذاری شده است.
چشم ما خفت و فلک هیچ نخفت خبر این خفته ز بیدار نداشت |
تنها اثر چاپ و منتشر شده از پروین، دیوان اشعار اوست، که دارای ۶۰۶ شعر شامل اشعاری در قالبهای
مثنوی، قطعه و قصیده میشود.
مضامین و معانی اشعار پروین، توصیفکننده دلبستگی عمیق وی به پدر، استعداد و
شوق فراوان او به آموختن دانش، روحیه ظلمستیزی و مخالفت با ستم و ستمگران و حمایت
و ابراز همدلی و همدردی با محرومان و ستمدیدگان است. اشعار پروین اغلب از حوادث و
اتفاقات شخصی و اجتماعی خالیاند. در میان اشعار او، شعری وجود ندارد که با کمک آن
بتوان صراحتاً شخص شاعر را شناخت. شعر پروین از دیدگاه طرز بیان مفاهیم و معانی، بیشتر
به صورت «مناظره» و «سؤال و جواب» است. در دیوان او بیش از هفتاد نمونه مناظره
آمده که وی را از این لحاظ در میان شاعران فارسی برجسته ساختهاست. این مناظرهها
نه تنها میان انسانها و جانوران و گیاهان، بلکه میان انواع اشیاء – از قبیل سوزن
و نخ – نیز اتفاق میافتد. پروین در بیان مقاصد خود از هنرهای «شخصیتبخشی» و «تخیل»
و «تمثیل»، با شیوایی کمنظیری استفاده بسیار کردهاست.
چرخ و زمین بندهی تدبیر تست بنده مشو درهم و دینا ر را |
تندیس پروین در خانهی پدری در تبریز |
در زمان حیات پروین اعتصامی، دولت به دانشمندان، علما و بزرگان علم و ادب،
مدالهای لیاقت یا نشانهای دولتی اعطا میکرد؛ مدالی که نشانه سپاس و احترام دولت
از خدمات علمی و فرهنگی فرد موردنظر است، و سپس دولت آنها را در مراسمی خاص مورد
قدردانی قرار میداد. در سال ۱۳۱۵، مدال درجه سه لیاقت به پروین داده شد
ولی او این مدال را قبول نکرد. او حتی پیشنهاد رضاشاه را برای تدریس ملکه و ولیعهد
نپذیرفت زیرا به گفته خودش، اعتقاداتش در مورد ایستادگی در برابر استبداد، به او
اجازه نمیداد در چنین مکانهایی حاضر شود. او پس از رد کردن مدال لیاقت، شعر«صاعقه ما ستم اغنیاست» را سرود.
برای مطالعه بیشتر اینجا کلیک کنید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر